روایت یک عاشقانه نجیب از یک شهید مدافع حرم در «پلهها تمام نمیشدند»
تاریخ انتشار: ۱۹ خرداد ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۷۹۳۵۶۸۸
شهید مهدی نعمایی به روایت همسرش یک مرد دست و دل باز، خوش رو، خوش مشرب، مهربان و عاشق خانوادهاش است. در زمانهایی که پیش همسرش هست آن قدر خوب است که میتواند لحظههای مداوم نبودنهایش در ماموریتهای پی در پی را جبران کند. - اخبار فرهنگی -
به گزارش خبرنگار فرهنگی تسنیم، کتاب «پلهها تمام نمیشدند» زندگینامه داستانی شهید مدافع حرم مهدی نعمایی عالی به روایت زهرا ردائی همسر شهید است که افروزمهدیان آن را نوشته است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
این کتاب در واقع روایتی از زندگی همسر شهید است که از دوران کودکی او شروع میشود و این روایت از دوران کودکی، زود جای خود را به دوران نوجوانی و جوانی و بعد آشنایی با همسر شهیدش میدهد. همسری که با وجود آشنایی قبلی و خانوادگی که داشتند، هیچ میلی به ازدواج با او نداشت اما کم کم این مهر چنان بر دل او مینشیند که دیگر فکر لحظههای دوری و جدایی برایش تحمل ناپذیر است. شهید مهدی نعمایی به روایت همسرش یک مرد دست و دل باز، خوش رو، خوش مشرب، مهربان و عاشق خانوادهاش است. در زمانهایی که پیش همسرش هست آن قدر خوب است که میتواند لحظههای مداوم نبودنهایش در ماموریتهای پی در پی را جبران کند.
کتاب «پلهها تمام نمیشدند» روایت جذابی از زندگی پر فراز و نشیب مهدی و زهرا است که از لحظه اول با هم بودند و با هم رشد کردند. قصه عشق بی نهایت و واقعی بین این دو همسر است که چگونه زندگی خود را با سادگی و از کم شروع کردند، بچه دار شدند، لحظههای سخت را کنار هم گذراندند و وقتی با هم بودند، در نهایت شادی و خوشبختی بودند. این کتاب روایت یک عاشقانه نجیب است که وقتی مهدی به خاطر جنگ داعش در سوریه به این کشور میرود تا از ناموس مسلمانان دفاع کند، پس از مدتی، همسرش و دو دختر کوچکش را هم با خودش به سوریه میبرد تا حداقل این دوری و ندیدنها کمتر شود و همسرش زهرا با کمال میل دوری از خانواده، نگهداری از دو بچه کوچک در کشوری غریب و جنگ زده را میپذیرد تا هم کمکی به همسرش کرده باشد و هم در جوار عمه سادات حضرت زینب باشد.
ناگفتههایی از تیم حفاظت حاج قاسم به روایت «فصل رسیدن»آنها در این زندگی بارها آزموده میشوند و در این آزمونها سربلند میشوند تا در نهایت پاداش سالها مجاهدت مهدی نعمایی شهادت باشد و پاداش زهرا، همراهی و همپایی با یک شهید و همسر یک شهید مدافع حرم باشد. این کتاب روایتهای جذابی از روزهای دلهره آور زندگی در سوریه در زمان جنگ داعش دارد که راوی به خوبی از عهده روایتش بر آمده است.
در قسمتی از کتاب در توصیف شخصیت شهید میخوانیم:
برای هر کاری مشورت میگرفت اما از رمز و رموز شغلیاش لام تا کام حرفی نمیزد. من هم نمیپرسیدم. گاهی آن قدر حرفمان گل میانداخت که یکهو میدیدیم ای دل غافل شب شده و شام نداریم. در هفته یک روز داشتیم به نام روز اختلاط. چالشهایمان را مطرح میکردیم و ایده میدادیم. دعوا نمیکردیم اما موضوعی به اختلاف میخوردیم آن قدر با هم حرف میزدیم تا حل شود. مهدی خیلی وقتها کوتاه میآمد و نظر من را به نظر خودش ترجیح میداد جوری که دوستانش مسخرهاش میکردند که مهدی بدون نظر زهرا آب نمیخورد. انگار حرف زهرا وحی منزل است. یک بار توی همین اختلاط بهش گفتم کم عذر خواهی میکند. استدلالش این بود که شوخی و خنده بعد از اشتباهش معنای عذر خواهی را میدهد اما من قبول نکردم گفت مستقیم بگو، ببخشید اشتباه کردم. از آن به بعد این کار را میکرد؛ مثلاً پنج دقیقه دیرتر سر قرار میرسید عذرخواهی میکرد.
وقتی میآمد خانه میگفت تو برو بنشین بقیه کارها با من. وقتی مهمان داشتم تمام مدت توی آشپزخانه کمکم میکرد. وقت خانه تکانی هم همین طور. خوشم میآمد سر سال تحویل خانه بوی وایتکس و مواد شوینده بدهد و شیشهها و لوسترها برق بزنند. مهدی که میدید چقدر تمیزی را دوست دارم مرخصی میگرفت و تا جایی که میتوانست کمکم میکرد اولین عید بعد از شهادتش نه تنها، من که مادر و خواهرم هم دل و دماغ خانه تکانی نداشتند.
یعنی ما دیگه بابا نداریم؟
و در بخش دیگری از کتاب درباره روزی که شهید به شهادت رسیده ولی هنوز خبر شهادت را به همسرش ندادند، میخوانیم:
برادرم اصرار کرد با هم حال و احوال کنیم. وقتی زنگ زد صدایش مثل همیشه نبود. اما خودم آن قدر بی رمق بودم که پیگیر نشدم. مطمئن بودم اگر اتفاقی برای مهدی بیفتد من که توی سوریه هستم اول با خبر میشوم. اما آنهایی که ایران بودند از طریق فضای مجازی زودتر خبردار شده بودند. مهدی وقت غروب شهید شده بود. زیارت عاشورا را باز کردم بلکه با خواندنش آرام بگیرم هنوز السلام علیک اول را نگفته اشکهایم ریختند پایین. انگار به مهرانه الهام شده باشد آمد جلو و گفت: «یعنی ما دیگه بابا نداریم؟» یکهو خشکم زد. نمیدانستم جوابش را چه بدهم. گفتم: «این چه حرفیه مامان جان؟ بابا فردا می آد بغل مون میکنه... میبوسدمون مثل همیشه.»
اینها را که به مهرانه گفتم، مهدی با همان لباس خاکی و چهره خسته اما شاد و سر حالش آمد جلوی چشمم که دارد به سر بچهها دست میکشد که میبوسدشان که با اشاره چشم و ابرو خروار خروار عشق میریزد توی دلم. بچهها را خواباندم روی پاهایم تا اشکهایم را نبینند. تا زیارت عاشورا تمام شود خوابشان برد. ریحانه عادت داشت قبل از خواب خدا را شکر کند میگفت: «خدا رو شکر بابا دارم. مامان دارم. آجی دارم. با هم هستیم. کنار هم میخوابیم.» بعد شب به خیر میگفت و میخوابید. اسم بابا را که آورد دلم کنده شد. «یعنی از فردا شب ریحانه دیگه برای نبودن پدر کنارش خدا رو شکر نمیکنه؟ از فردا جواب این دخترهای بابایی رو چی بدم؟»
انتشارات روایت فتح کتاب «پلهها تمام نمیشدند» را به قلم افروز مهدیان منتشر کرده است.
انتهای پیام/
منبع: تسنیم
کلیدواژه: دفاع مقدس ادبیات دفاع مقدس سازمان حفظ آثار و نشر ارزش های دفاع مقدس ارتش بنیاد حفظ آثار دفاع مقدس شهید کتاب شهدای مدافع حرم دفاع مقدس ادبیات دفاع مقدس سازمان حفظ آثار و نشر ارزش های دفاع مقدس ارتش بنیاد حفظ آثار دفاع مقدس شهید کتاب شهدای مدافع حرم پله ها تمام نمی شدند مهدی نعمایی آن قدر
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.tasnimnews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «تسنیم» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۷۹۳۵۶۸۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
فرمان امام علی (ع) به مالک اشتر با ترجمه سید مهدی شجاعی به چاپ ششم رسید
به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین،شجاعی در این کتاب نظر به اهمیتی که برای این فراز از نهجالبلاغه به عنوان منشور و آئیننامه حکومت اسلامی قائل بوده است، آن را به صورت مجزا در قالب کتابی آورده است.
شیوه ترجمه این متن ارائه همزمان متن با ترجمه است. شجاعی در صفحات این کتاب متن فارسی و به دنبال آن و در کنارش، متن عربی این نامه را قرار داده است و سعی کرده با استفاده از سادهترین و شیواترین عبارات از عهده ترجمه این اثر برآید. نکته قابل توجه در این ترجمه آهنگین بودن آن و تلاش برای ارائه متنی است که بیآنکه به دنبال روایتی شاعرانه در ترجمه باشد توانسته آهنگی حماسی به خود بگیرد و به شکلی خاص عبارات را در پی هم و به منظور ترجمه قرار دهد.
شجاعی که پیش از این نیز در حوزه ترجمه آثاری همچون ترجمه برخی از ادعیه را در قالب کتاب عرضه کرده است، در این اثر تازه به تناسب و اقتضای محتوا سعی کرده تا اثری را پدید بیاورد که همانند متن عربی آن، صلابت یک نامه و در عین حال شورانگیزی توصیههای دنیوی و اخروی آن را در خود دارا باشد.
یکی دیگر از نکات قابل توجه درباره این کتاب مقدمهای است که شجاعی برای این اثر تالیف کرده است. او در مقدمه خود به نوعی هدف از حکومت در اسلام و آنچه به عنوان خلافت و حکمرانی در این آئین بر مسلمانان رفته را مرور و در ادامه از زبان خود درباره منشور حکومت علوی و اسلامی که برگرفته از نهج البلاغه است و در نامه حضرت امام علی(ع) به مالک اشتر متبلور میشود نکاتی را بیان کرده است.
شجاعی در این مقدمه که برای فهم محتوای این نامه، متنی کارساز و دقیق به شمار میرود، نخست تقسیم بندی حکومت اسلامی به دو شیوه حکومت برگرفته از اسلام علوی و حکومت برگرفته شده از اسلام اموی را معرفی و ترسیم میکند و برای هر یک از آنها نیز شاهد مثالی را برمیشمارد. در ادامه شجاعی با بیان مختصر ویژگیهای هر یک از دو شکل از آیین مسلمانی و حکومت داری، به بایستههای و ضرورتهای قواعد حکومت از منظر اسلام حقیقی اشاره کرده و نامه حضرت علی (ع) به مالک اشتر را نماد و سمبل خلق این قواعد معرفی میکند و از مخاطب میخواهد این فرمان را به عنوان شاخصی برای بررسی رفتارهای دولتمردان مورد استفاده قرار دهند و با آن دست به شناسایی و واکاوی کارنامه عمل آنها بزنند.
شجاعی همچنین از این عهدنامه در بخشی از مقدمه خود به عنوان مهمترین سند در حمایت از حقوق بشر در تمامی دنیا یاد کرده است و تاکید دارد که از ابتدای خلق بشریت تا کنون هیچ سندی به مانند این به تعریف حدود رابطه میان مردم و حکومت نپرداخته است.
۲۲۰۵۷
برای دسترسی سریع به تازهترین اخبار و تحلیل رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید. کد خبر 1901728